ویژه

بزرگداشت مولانا

0
Please log in or register to do it.

مولانا

مولانا شاعر بزرگ و نام‌آشنا که آوازه‌ای جهانی دارد، بخش قابل‌توجهی از زندگی خود را در شهر قونیه ترکیه سپری کرده است. هر سال به مناسبت وفات مولانا در  قونیه به مدت 10 روز در تاریخ 10 تا 17 دسامبر مراسم‌های ویژه‌ای برگزار می‌شود و آیین و مسلک این عارف بزرگ را گرامی می‌دارند. مراسم پرشور رقص سماع درویشان نیز یکی از جذابیت‌های این رویداد 10 روزه است. به این مناسبت در ادامه این مقاله به بررسی زندگی و آثار مولانا، بزرگداشت مولانا در قونیه و رونمایی از تاپ سماع محصول ویژه خانه خلاقیت طاقه چیان می‌پردازیم.

تولد

جلال‌الدین محمد بلخی در 6 ربیع الاول سال 604 هجری قمری به دنیا آمد، تاریخ تولد او به شمسی مصادف است با پانزدهم ماه مهر 856 هجری شمسی. جلال‌الدین محمد را با نام‌هایی نظیر مولوی، مولانا و رومی در جهان شناخته شده است و لقب مولانا را 200 سال پس از وفات او در قرن 9 هجری برای او انتخاب کردند. حضرت مولوی در بلخ متولد شد؛ اما وی بیشتر زمان عمر خود را در قونیه زندگی می‌کرد و در همان شهر نیز به دیار باقی شتافت. مولوی در طول زندگی خود همواره خراسان را به عنوان وطن اصلی خود معرفی می‌کرد. مهم‌ترین اتفاقی که در زندگی مولانا رخ داد، دیدارش با شمس تبریزی بود و در نهایت در سال 672 هجری چشم از جهان فرو بست.

ترک دیار از بلخ به قونیه

بهاءالدین ولد ملقب به «سلطان‌العلما» پدر مولانا در شهر بلخ و خراسان در مباحث سلوک و عرفان مشغول بود. سال‌های نوجوانی زندگی مولانا، مصادف بود با حمله چنگیزخان مغول و به همین علت، خانواده نا گریز به ترک وطن شدند. دلیل دیگر عزیمت آن‌ها به قونیه این‌چنین عنوان شده که پدر مولانا سبکی متفاوت در عرفان و سلوک داشت و همین موضوع باعث بروز مخالفت‌هایی با او شد، تا جایی که این دشمنی‌ها به دربار محمد خوارزمشاه نیز رسید. بهاءالدین، پدر مولانا به دلیل این دشمنی‌ها و در امان بودن از جنگ با همراهانش از نیشابور عازم بغداد شدند و با بسیاری از علما و صوفیان آن شهر ملاقات کردند. از آنجا به حجاز رفتند و در مکه زیارت کردند. به دعوت الله الدین کی قباد، حاکم آناتولی، بهاءالدین در قونیه و در غربی‌ترین قلمرو امپراتوری سلجوقی ساکن شد. جالب است که بدانید پیش از آنکه خانواده مولانا در قونیه ساکن شوند، چند سال کوتاه نیز در لارنده یا کرمن کنونی ساکن بودند. این مکان در روم قرار داشت و به علت این اقامت چند ساله به مولانا لقب رومی نیز داده‌اند.

5d2a65d9b0974f783c2d5b13027f9c5b

دیدار با عطار

در کتاب‌ها نقل شده مولانا در راه آناتولی، در شهر نیشابور (استان خراسان کنونی ایران)، با شاعر عارف، عطار دیدار کرده است. احتمال این ملاقات بسیار است چرا که وقتی بهاء ولد از خراسان سفر کرد هنوز عطار در قید حیات بود و از رسوم صوفیان است که در سفر هر جا فردی را نشان دهند، به زیارتش می‌شتابند علی‌الخصوص که عطار یکی از مردان بنام و شعرای بزرگ بود و قطعاً بهاء ولد اشتیاق دیدار او را داشته و فرصت را غنیمت می‌شمرد. بی‌درنگ عطار در همان دیدار به مقام معنوی مولانا پی برده است. نقل شده عطار پدر را دیده که جلوتر از پسر راه می‌رفته است و او کتاب اسرارنامه خود را به مولانا داده است. از این‌ها که بگذریم ارتباط معنوی و پیوستگی روحانی مولانا به عطار انکارپذیر نیست و قطعاً این دیدار، تأثیر عمیقی بر اندیشه‌های مولانا هجده‌ساله گذاشته و الهام‌بخش او در آثار بعدی او شده است و این الهام در آثار مولانا کاملاً مشهود است.

ازدواج

مقام تعلیم و معلمی از پدر به مولانا رسید. يكی از شاگردان بهاءالدين به نام سيد برهان‌الدین محقق به تربيت مولانا در علوم ديني و عرفانی ادامه داد. مولانا به مدت نه سال به‌عنوان شاگرد برهان‌الدین به تصوف پرداخت تا اینکه برهان‌الدین نیز درگذشت. مولانا در این مدت به دمشق نیز سفر کرد و گفته می‌شود که چهار سال را در آنجا گذرانده است. او در قونیه شهرت فراوانی به دست آورد. مولانا 18 سال سن داشت که با گوهر خاتون ازدواج کرد که حاصل این ازدواج  دو پسر به نام‌های سلطان ولد و علاءالدین محمد بود. همسر دوم او خاتون قونوق بود که یک پسر و یک دختر از این همسر خود نیز با نام‌های مظفرالدین امیر عالم و ملک خاتون داشت.

آشنایی با شمس و آغاز تحول مولانا

مطالعه و سیروسلوک مولانا در راه عرفان، طریقت و علوم دینی تا سن ۳۷ سالگی او ادامه داشت. دیدگاه مولانا پس از ملاقات با شمس‌الدین محد بن ملک داد تبریزی، تغییر کرد. روز ۲۶ جمادی‌الثانی سال ۶۴۲ هجری قمری را می‌توان نقطه عطف زندگی  مولانا دانست. شمس تبریزی در همان دیدار اول توجه مولانا را به خود جلب کرد و باعث شد تا شخصیت عظیم مولانا بروز پیدا کند، او به سماع و طرب روی آورد و اشعار پرشور عارفانه می‌سرود؛ اما خیلی زود ارادت او نسبت به شمس منجر به بروز مشکل شد. علاقه مولانا به شمس حسادت فرزندان و پیروانش را برانگیخت. مردم معمولی نمی‌توانستند این تغییر مولانا را بپذیرند. آن‌ها شمس را مردی کم‌سواد و حسود می‌دانستند که مولانا را از آن‌ها گرفته بود. این دشمنی‌ها که از سر نادانی و جهل بین مردم و شمس درگرفته بود، باعث شد شمس پنهانی و بدون خبر مولانا از قونیه برود. مولانا از این غیبت آشفته و پریشان شد و پسر خود، سلطان ولد، را به جست‌وجوی شمس فرستاد. او شمس را در دمشق پیدا کرد و توانست او را به قونیه بازگرداند.

screen_shot_2021_04_21_at_15_4

مولانا از بازگشت شمس سراسر وجودش را شادی و شعف فراگرفت؛ اما دشمنی و حسادت مخالفان شمس همچنان ادامه داشت؛ حتی برخی روایت‌ها حاکی از این است که پسر کوچک مولانا، علاءالدین، نیز در نقشه‌های دشمنان شمس شرکت داشته است. سرانجام این دشمنی‌ها زهر خود را ریختند و باعث غیبت ابدی شمس شدند. وقتی شمس برای همیشه ناپدید شد؛ مولانا کاملاً ناراحت و دل‌شکسته شد؛ اما به‌عنوان شاعری عرفانی بیش از هر زمان دیگری خلاقیتش را به دست آورد.

غیبت شمس و پریشانی مولانا باعث خلق مثنوی شد. مولوی پس از این غیبت در فراق شمس سروده‌های آتشین می‌سرود که محتوا و مخاطب اکثر آن‌ها شمس بود. پس از رفتن شمس، فرد دیگری به نام صلاح‌الدین زرکوب یارویاور مولانا شد. هرچند این فرد سواد کاملی نداشت و قطعاً جای خالی شمس را پر نمی‌کرد؛ اما توانست همدم خوبی برای مولانا باشد. حسام‌الدین چلبی فرد دیگری بود که به مدت ۱۰ سال با مولانا هم‌نشین بود. او به مولانا توصیه کرد که مثنوی را به رشته تحریر دربیاورد و به همین علت نام مثنوی در ابتدا حسامی نامه انتخاب می‌شود.

آثار مولانا

محل زندگی مولانا در طول عمرش، امروزه شامل بخش‌هایی از کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان و ترکیه می‌شود که بسیاری از آن‌ها درگذشته بخشی از خاک ایران بودند. به همین دلیل آثار مولانا در این کشورها نیز ترجمه شده‌اند و طرف‌داران زیادی دارند. مولانا شاعری پارسی‌گو است؛ اما برخی از آثارش به زبان‌های عربی نیز نگاشته شده‌اند و در میان آثار به‌جامانده از او، جملات محدودی نیز به زبان‌های ترکی و یونانی وجود دارند.

مثنوی معنوی

تأثیرگذارترین و مهم‌ترین اثر مولانا، مثنوی معنوی است. در مجموعه مثنوی معنوی مولوی 27 هزار بیت شعر در قالب 6 دفتر آورده شده است. دفتر‌های مثنوی معنوی حکایت های تعلیمی و پند آموز را شامل می‌شود؛ که این حکایات در قالب داستان و حکایت ها جذاب به باورهای گوناگون دینی، مبانی اخلاق و اصول تصوف می‌پردازد. در کتاب‌های آموزشی نیز از حکایت مثنوی مولوی آورده شده است، از جمله این حکایات می توان به «طوطی و بازرگان» و «موسی و شبان» اشاره کرد.

دیوان شمس از آثار منظوم «گنجور مولانا»

یکی از محبوب‌ترین آثار مولانا، «دیوان کبیر» یا همان دیوان شمس تبریزی است. این کتاب شامل غزل‌ها و رباعیات و ترجیع‌های مولانا است. تعداد رباعیات دیوان شمس 1994، غزل‌ها و ترجیح‌های دیوان شمس بیشتر از 3500 است. دیوان شمس تبریزی بر‌خلاف مثنوی، دارای مضامین پندآموز و تعلیمی نیست. این کتاب گزیده اشعار پرشور عاشقانه و عارفانه مولانا می‌باشد که در اثر شور و شوق وی به عرفان و عشق نوشته شده است.

دیوان-شمس-1

فیه ما فیه مجموعه‌ای از روایات و داستان اخباری، حکایات و تمثیل‌های مولانا است که توسط سلطان ولد، پسر مولانا و یکی از مریدان او به قلم درآمده است. اثر مکتوبات مولانا، مجموعه 150 نامه مولانا به آدم‌های مختلف در زمان‌های متفاوت است. مجالس سبعه از نطق‌ها و سخنرانی‌های مولانا برای مریدان و شاگردانش نوشته شده است. مضمون اصلی مجالس سبعه تفسیر و شرح آیات قرآنی با زبان ساده و شعر‌گونه است و اشعاری از سنایی، عطار و شاعران برجسته دیگر در این اثر دیده می‌شود.

آرامگاه جلال‌الدین بلخی

سرانجام او در ۵ جمادی‌الآخر سال ۶۷۲ هجری قمری درگذشت. آرامگاه جلال‌الدین بلخی، مولوی، در شهر قونیه، میان دو استان آنتالیا و آنکارا قرار دارد. قونیه، کهن‌ترین شهر ترکیه است و به‌عنوان پایتخت فرهنگی این کشور شناخته می‌شود. این مکان، یکی از دیدنی‌ترین جاذبه‌ها، برای گردشگران و علاقه‌مندان به ادب و شعر دنیاست. آرامگاه مولوی روی تپه‌ای با ارتفاع 1016 متر واقع شده است. گنبد مخروطی شکلی به رنگ فیروزه‌ای بر روی قبر این عارف قرار گرفته شده و در سال 1927 میلادی، این آرامگاه به موزه‌ای، با نام موزه مولانا تبدیل شد.

مقبره مولانا

این مقبره چندین بخش برای بازدید دارد. مهم‌ترین بخش آن هم مقبره اصلی مولانا است که قبر خود شاعر و فرزندان و پدرش در آن قرار دارد. این قبرها درست زیر گنبد سبز رنگ قرار گرفته‌اند. قبر مولانا از چندین نوع سنگ قیمتی ساخته شده است و ضریح روی آن نیز منقش به منبت‌کاری‌های دوران سلجوقیان است. روی قبر مولانا را پارچه‌ای مخمل مشکی و زرکوب پوشانده است که هدیه‌ای از جانب سلطان عثمانی دوم بوده است.

آرامگاه مولانا

این مقبره بخش‌های دیگری نیز دارد، مانند اتاق تلاوت، سماع خانه، مطبخ و سلول دراویش. در هر کدام از این بخش‌ها می‌توانید آثار نفیسی مانند قرآن‌های قدیمی و نسخه‌های خطی گران‌بها را تماشا کنید. تمام این بخش‌ها در مکانی با معماری بی‌نظیر همراه با نقش و نگارهایی ظریف و دقیق قرار گرفته‌اند که لذت تماشا را چندین برابر می‌کند. علاوه بر تمام این بخش‌ها، قسمت‌هایی در این موزه برای انجام مراسم‌های سماع و طرب نیز در نظر گرفته شده است. در مناسبت‌های خاص، در مطبخ یا مسجد داخل مقبره و یا محوطه سنگ‌فرش بیرونی، مراسم‌های سماع یا شمانه در آن‌ها برگزار می‌شوند.

Mevlana-Müzesi-Ziyarete-Açıldı-2-1536x1156

بزرگداشت مولانا در قونیه

قونیه در دسامبر هر سال شور و حال خاصی پیدا می‌کند. مراسم ویژه بزرگداشت مولانا در تاریخ 10 تا 17 دسامبر (16 تا 26 ماه آذر) در این شهر برگزار می‌شود. 17 دسامبر (26 آذر) روز وفات مولاناست. در کشور ترکیه به شب فوت مولانا، شب عروسی یا وصلت مولانا گفته می‌شود. مردم ترکیه این روز را به بهانه رسیدن مولانا به معبود خود جشن می‌گیرند. در روز هفتم دسامبر جوانانی که لباس لشکریان عثمانی را به تن دارند به تپه کی قباد، محل دیدار شمس و مولانا رفته از این تپه به همراه با ساز و دُهل به سمت آرامگاه مولانا می‌آیند. در محوطه موزه مولانا به مدت ده شب برنامه‌های متنوع فرهنگی برای علاقه‌مندان برگزار می‌شود. این برنامه‌ها شامل سخنرانی، خواندن اشعار مولانا و رقص سماع است. موزه و مقبره مولانا از جاذبه‌های مهم گردشگری قونیه محسوب می‌شوند.

سماع

یک دست جام باده و یک دست زلف یار

رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست

تاپ سماع محصول خانه خلاقیت طاقه چیان برگرفته از این شعر مولانا و آیین رقص سماع است. سماع در لغت به آوایی گوش‌نواز و عرفانی اطلاق می‌شود. مراسم عرفانی رقص سماع نیز برگرفته از همین نام است. می‌گویند مولانا از طرف‌داران رقص سماع بوده و آن را وسیله‌ای برای دستیابی به کمال انسانی می‌دانست. ازاین‌رو صوفیان طریقت او، راه وی را ادامه می‌دهند. درویشان به هنگام مراسم رقص سماع لباس‌های مخصوصی به تن می‌کنند. هر تکه از پوشش درویشان چرخان نمایانگر موضوعی است. لباس‌های بلند و سفیدشان نماد کفن و کلا‌ه‌های بلند و تیره‌شان نمایانگر سنگ قبر است. در این رقص همه چیز به‌صورت نمادین انتخاب شده و هیچ‌چیز به طور اتفاقی و بی‌دلیل نیست. برای رقص سماع، موسیقی عرفانی با نوای دف و نی پخش می‌شود و درویش‌ها به‌صورت هماهنگ با دستانی باز مدام در حال چرخیدن هستند تا به حالت سماع مولانا نزدیک شوند.

برای خرید این محصول زیبا روی لینک کلیک کنید: تاپ سماع

FGBtRRXX0AIDNuN
احمد شاملو

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *