ویژه

فروغ فرخزاد – آفتاب می شود

0
Please log in or register to do it.

درباره کالکشن QR Code

فرهنگ این سرزمین بیش از دو هزار سال است که منتظر نشسته تا ما فرزندان ایران هر یک به سبک خودمان درکش کنیم!

تمام قصه همین است: به سبک خودت!

QR Code، دریچه ای کوچک است، برای راهیابی تو به جهان کلمات، به دنیای نقاشی، به هر چیزی که هنر نام دارد

تو، سفیر این تمدن چند هزار ساله ای که نمادهای آن را روی آنچه به تن داری

با خودت می چرخانی، به هر کجا که خواستی!

این همراهی رو به هر سویی که باشد، مبارک است.


فروغ فرخزاد

فروغ فرخزاد – آفتاب می شود

متن شعر آفتاب می شود

نگاه کن که غم درونِ دیده ام
چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایهٔ سیاهِ سرکشم
اسیرِ دستِ آفتاب می شود
نگاه کن
تمامِ هستیم خراب می شود
شراره ای مرا به کام می کِشد
مرا به اوج می بَرَد
مرا به دام می کِشد

نگاه کن
تمامِ آسمانِ من
پر از شهاب می شود
تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمینِ عطر ها و نورها
نشانده ای مرا کنون به زورقی
ز عاجها، ز ابرها، بلورها
مرا بِبَر امیدِ دلنوازِ من
ببر به شهرِ شعرها و شورها

به راهِ پُر ستاره می کِشانیَم
فراتر از ستاره می نشانیَم
نگاه کن
من از ستاره سوختم
لبالب از ستارگانِ تب شدم
چو ماهیانِ سرخ رنگِ ساده دل
ستاره چینِ برکه های شب شدم

چه دور بود پیش از این زمینِ ما
به این کبودِ غرفه های آسمان
کنون به گوشِ من دوباره می رسد
صدای تو
صدای بالِ برفیِ فرشتگان
نگاه کن که من کجا رسیده ام
به کهکشان، به بیکران، به جاودان

کنون که آمدیم تا به اوج ها
مرا بشوی با شرابِ موج ها
مرا بپیچ در حریرِ بوسه ات
مرا بخواه در شبانِ دیرپا8
مرا دگر رها مکن
مرا از این ستاره ها جدا مکن

نگاه کن که مومِ شب به راهِ ما
چگونه قطره قطره آب می شود
صُراحیِ سیاهِ دیدگانِ من
به لای لایِ گرمِ تو
لبالب از شرابِ خواب می شود
به روی گاهواره های شعرِ من
نگاه کن
تو می دمی و آفتاب می شود

فروغ فرخزاد - فتح باغ
فروغ فرخزاد - مرا ببخش

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *